سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاهش بیماری های روحی و روانی

اختلال شخصیتی عاملی برای طلاق

گاهی دختر و پسری که برای ازدواج اقدام می کنند و شروع به آشنایی بیشتر به قصد ازدواج می کنند طرف مقابل را به خوبی شناخته و به درک متقابل خوبی از هم می رسند، بنابراین تصمیم به ازدواج گرفته و زندگی مشترک خود را شروع می کنند اما مدتی که از ازدواج می گذرد می بینند که طرف مقابلشان و یا بهتر بگوییم همسرشان دیگر آن آدم قدیم نبوده و اخلاقش عوض شده است. اگر این تغییرات حاد و به میزان زیاد باشد یعنی این افراد گاهاً از بیماری ها و اختلالات شخصیتی رنج می برند. رفتار های عجیب و غریب و متفاوت و همچنین عصبانیت های سریع و پرخاشگری از علائم این بیماری است.

 

 

برای دیدن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به مرکز مشاوره ازدواج رجوع کنید

 

در این رابطه بخوانید :

طلاق آخرین انتخاب

 

مشاوره طلاق

منبع: مشاوره ازدواج - اختلال شخصیتی عاملی برای طلاق


روان درمانی برای درمان اختلال وحشت زدگی

در اغلب موارد، اقدامات روان شناختی برای درمان اختلال وحشت زدگی به کار گرفته می شوند.

 

برخی از رایج ترین اقدامات روان شناختی که در کاهش حملات وحشت زدگی و اگرو فوبیا مفید هستند، عبارتند از:

درمان رفتاری شناختی (CBT)

روش درمانی رفتاری شناختی (CBT) بر روی اهمیت فرآیند رفتاری و تفکر در شناخت و کنترل اضطراب و حملات وحشت زدگی تمرکز دارد.

 

تمرکز درمان بر روی فرآیند های تفکر نا معقول و رفتارهای ناکافی، مسدود کننده و آسیب رسانی تمرکز دارد که به ادامه داشتن علائم منجر می شوند. برای مثال، نگرانی کنترل نشده (تفکرات) در مورد احتمال صورت گرفتن یا نگرفتن یک حمله وحشت انگیز، می تواند منجر به اجتناب از موقعیت های خاصی شود (رفتار).

 

CBT برای درمان اختلال وحشت زدگی، به صورت علمی مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات بیانگر این است که این روش درمانی، در تسکین موارد زیادی از علائم وحشت انگیز و اضطراب کاربرد دارد.

 

در صورتی که از تکنیک های CBT استفاده می کنید، می توانید انتظار داشته باشید که در نتیجه تغییر تفکرات و رفتارهایتان، در سریع ترین زمان ممکن، توانایی لازم برای کنترل علائم خودتان را به دست بیاورید.

 

تغییر رفتاری شناختی

دکتر دونالد میچنباوم[1] یک روان شناسی می باشد که به دلیل پیشبردهای خودش در درمان رفتاری شناختی به شهرت قابل توجهی دست یافته است.

 

میچنباوم تغییر رفتاری شناختی (CBM) را معرفی کرد که بر روی شناسایی عدم کارایی خود – گفتاری در تغییر رفتارهای نامطلوب، متمرکز بوده است. میچنباوم رفتارها را به عنوان پیامد بیان کلامی خود در نظر گرفت.

 

اختلال وحشت انگیز، اگرو فوبیا یا انواع دیگری از اختلالات اضطرابی، معمولا در نتیجه الگوهای تفکر و رفتارهای خاصی ایجاد می شوند و منجر به ممانعت از بهبود ما می شوتد.

 

ولی در صورتی که تفکرات خودتان را تغییر بدهید، نحوه واکنش شما به موقعیت های تحریک کننده اضطراب هم تغییر خواهد کرد.

منبع: مرکز روانشناسی و روانپزشکی مگاروان - روان درمانی برای درمان اختلال وحشت زدگی


اختلال شخصیت چندگانه

امروز می‌خواهیم راجع به یکی از بیماری‌های روانپزشکی صحبت کنیم که شاید شما هم نام آن را شنیده باشید و یا حتی راجع به آن کتاب خوانده باشید.

 

اختلال هویت تجزیه‌ای که اختلال شخصیت چندگانه نامیده می‌شود، یکی از مزمن‌ترین اختلالات تجزیه‌ای محسوب می‌شود.

 

بیشتر افراد خود را انسانی با یک شخصیت اساسی می‌دانند و حسی یکپارچه از خویشتن دارند .

 

ولی بیماران مبتلا به اختلالات تجزیه‌ای، حس دارا بودن یک هوشیاری واحد را از دست می‌دهند.

 

شخص احساس می‌کند که فاقد هویت است یا درباره هویت خود سردرگم است.

 

و یا اینکه هویت‌های متعددی دارد. هر چیزی که معمولا به انسان‌ها شخصیت واحد می‌بخشد.

 

(مثل افکار، احساسات و اعمال یکپارچه) در افراد مبتلا به اختلالات تجزیه‌‌ای طبیعی نیست.

 

سازگار شناخت اختلال شخصیتی چندگانه

 تجزیه به‌عنوان دفاعی در مقابل ضربه ظهور می‌کند  که البته منظور از کلمه ضربه در اینجا، ضربات روحی و روانی است.

 

تجزیه در اصل یک نوع سیستم دفاعی است که ذهن به‌صورت ناخودآگاه و بی‌آنکه ما روی آن کنترلی داشته باشیم، در پیش می‌گیرد.

 

دفاع‌های تجزیه‌ای کارکرد دوگانه‌ای دارند. اول اینکه به فرد کمک می‌کنند در زمان وقوع ضربه خود را از آن دور کند.

 

و دوم اینکه مانعی برای گنجاندن ضربه در زندگی فرد می‌شوند و آن را به تعویق می‌اندازند.

 

در اصل تجزیه وضعیتی را به‌وجود می‌آورد که محتویات ذهنی در هوشیاری‌های موازی حضور هم‌زمان پیدا می‌کنند.

 علایم شناختی این اختلال

 گروهی از دانشمندان معتقدند که اختلال هویت تجزیه‌ای بسیار نادر است و گروه دیگر می‌گویند.

 

که اختلال مزبور بسیار کمتر از حد واقعی شناسایی شده است.

 

بیشتر بیمارانی که تشخیص این اختلال را دریافت می‌کنند، مؤنث هستند.

 

و در اصل نسبت ابتلای خانمها به آقایان از 5 به 1 تا 9 به 1 متغیر است.

 

با این حال اکثر پزشکان و پژوهشگران معتقدند که آقایان در نمونه‌‌های بالینی کمتر از حد واقعی گزارش شده‌اند.

 

زیرا به عقیده آنها بیشتر افراد مذکری که دچار این بیماری هستند.

 

بیشتر وارد سیستم قضاوت جنایی می‌شوند تا سیستم بهداشت روانی.

 

این اختلال در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی بیشتر دیده می‌شود و میانگین سنی در زمان تشخیص 30 سالگی است.

 

هرچند بیماران معمولا 5 تا 10 سال پیش از تشخیص‌، نشانه‌ها را داشته‌اند.

 

به‌نظر می‌رسد که این اختلال در بستگان درجه اول مبتلایان بیشتر از جمعیت کلی دیده می‌شود.

 

علت بیماری شخصیت چندگانه داشتن

علت اختلال هویت تجزیه‌ای به‌درستی معلوم  نیست، هرچند در سابقه بیماران (تقریبا صد در صد آنها) حادثه آسیب‌رسان غالبا در دوران کودکی وجود داشته است.

 

به‌طور خلاصه می‌توان چهار نوع عامل سبب‌ساز را نام برد:

 

 * تجربه  یک حادثه آسیب‌رسان

 * عوامل محیطی

 * استعداد برای ابتلا به اختلال

 * فقدان حمایت بیرونی

 رویداد آسیب‌رسان معمولا سوء رفتار جسمی و جنسی در دوران کودکی است.

 

سایر رویدادهای آسیب‌رسان عبارتند از: مرگ بستگان یا دوستان نزدیک در دوران کودکی و شاهد آسیب و مرگ بودن.

 

شماره های تماس 01

 

اختلال هویت و شخصیت چندگانه

اختلال هویت تجزیه‌ای نام اختلالی است که قبلا به اختلال شخصیت چندگانه شهرت داشت. این اختلال، مزمن است.

 

مفهوم شخصیت، القاءکننده احساس یکپارچگی در شیوه تفکر، احساس و رفتار شخص و دریافت او از خود به‌‌عنوان موجودی واحد است.

 

افراد مبتلا دارای دو یا چند شخصیت مجزا هستند که هر یک از آنها در دوره‌ای که آن شخصیت خاص تسلط دارد.

 

تعیین‌کننده رفتار و نگرش‌های آنان  است. برای تشخیص‌گذاری باید حداقل دو تا از این هویت‌ها یا حالات شخصیتی، متناوبا  کنترل رفتار شخص را به عهده بگیرند.

 

تعداد متوسط شخصیت‌ها در اختلال هویت تجزیه‌ای بین 5 تا 10شخصیت است.

 

اغلب در هنگام تشخیص فقط 2 یا 3 شخصیت مشهود است و سایر شخصیت‌ها در جریان مسیر درمان شناسایی می‌شوند.

 

تعداد متوسط هویت‌های گزارش‌شده برای بیماران مذکر 8 و برای بیماران مونث 15 برآورد شده است.

 

که البته هنوز این اعداد مورد شک است و نیاز به بررسی‌های بیشتری دارد.

 

گذر از یک شخصیت به شخصیت دیگر اغلب به‌صورت ناگهانی و نمایش‌گونه صورت می‌پذیرد.

 

بیماران عموما در هر وضعیت شخصیتی، از وجود شخصیت‌های دیگر و رویدادهایی که در جریان تسلط آنها گذشته است، آگاه نیستند.

 

با این حال گاهی یکی از شخصیت‌های دیگر، دچار چنین فراموشی نبوده و از وجود، کیفیات و فعالیت‌های شخصیت‌های دیگر کاملا آگاه است.

 

گاهی نیز شخصیت‌ها به درجات مختلف از وجود بعضی یا تمام شخصیت‌های دیگر آگاهی دارند و ممکن است .

 

با هم طرح دوستی، رقابت یا همراهی بریزند. اغلب شخصیت‌ها نام خاص را دارند و گاهی نیز یک یا چند شخصیت موجود در فرد نام کارکرد خود را دارند مثل محافظ.

 

ممکن است شخصیت‌ها از دو جنس متفاوت، نژادها و سنین مختلف و از خانواده‌هایی غیر خانواده اصلی بیمار باشند.

 

شخصیت‌ها اغلب بسیار متفاوت و حتی ممکن است متضاد باشند.

 

بیماران اغلب، در معاینه هیچ نکته غیرعادی ازلحاظ وضعیت روانی ندارند به جز اینکه، درباره دوره‌های زمانی مختلف فراموشی دارند.

 

گاهی با واداشتن بیمار برای تهیه یک دفتر یادداشت روزانه فرد معاینه کننده  می‌تواند شخصیت‌های متعدد بیمار را در این یادداشت‌ها بیابد.

 

علایم روانی افراد با  دوگانگی شخصیت

 این بیماران اغلب هم‌زمان دچار اختلالات روانی دیگر مثل اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلالات وابسته به مصرف مواد، اختلالات خواب و غیرههم هستند.

 

در عین حال اقدام بر خودکشی در میان آنها شایع است.

 

  درمان دوگانگی شخصیت

 موثرترین رویکرد درمانی برای اختلال هویت تجزیه‌ای، درمان‌های غیر دارویی است.

 

به کمک روش‌های تخصصی که از حوصله این بحث خارج است، اطلاعات اضافی درباره سابقه، شناسایی شخصیت‌های قبلا ناشناخته و تسهیل تخلیه هیجانی صورت می‌گیرد. درمان این اختلال نیاز به صبر و حوصله، دقت و زمان دارد.

 

دارو فقط در صورت لزوم مثلا در وجود همزمان اختلال افسردگی یا اختلال اضطرابی و غیره تجویز می‌شود

 

. درمان دارای مراحلی است که باید یک به یک انجام شود و هر نوع شتاب‌زدگی در سیر درمان معادل ضربه دیگری بر فرد بیمار است.‌

 

  سرنخ ها تشخیصی شخصیت های چندگانه

 برخی حالات به نفع تشخیص اختلال هویت تجزیه‌ای است، ازجمله:

 

 *‌ گزارش‌های دگرگونی زمانی، فراموشی لحظه‌ای و عدم تداوم

 

 * بازگویی‌ دوره‌های رفتاری بیمار از جانب دیگران که خود بیمار آنها را به‌خاطر نمی‌آورد.

 

 * اشخاص بیمار را مورد شناسایی قرار دهند و یا به نامی دیگر بخوانند که بیمار آنها را نمی‌شناسد.

 

 * بیمار ممکن است خود را به نامی دیگر بخواند و به‌عنوان سوم شخص خطاب کند.

 

 * کشف نوشته‌ها، نقاشی‌ها یا دیگر محصولات کاری دی و اشیایی مثل کارت هویت، لباس و غیره میان اموال بیمار که قابل شناسایی یا قابل توجیه نیست.

 

 * سابقه آسیب‌های عاطفی شدید در دوران کودکی (معمولا قبل از پنج‌سالگی)

منبع: پریسا نجفی ، مرکز مشاوره و روانشناسی ایران - اختلال شخصیت چندگانه


5 عادت روانی شایع که موجب اختلال در عملکردهای ذهنی می شوند

مغز ما شبیه یک پردازشگر کامپیوتر است: مغز توانایی پردازش و منابع ذهنی محدودی دارد. هر فعالیت ذهنی (و یا وضعیت احساسی) فشرده که میزان زیادی از توانایی ها و فضای ذهنی ما را به خود مشغول می کند، برروی توانایی ما برای تمرکز، حل مسئله، خلاقیت، یا استفاده از دیگر توانایی های شناختی تاثیر گذاشته و در نتیجه عمکرد IQ مانیز موقتا کاهش می یابد.

 

برای نمایش این اصل مهم، سعی کنید در حالت راه رفتن از عدد 1000، 7شماره 7شماره به پایین بشمارید، (1000، 993، 986، …). پس از اینکه اندکی به شمارش ادامه دهید، از راه رفتن باز خواهید ایستاد. اما چرا؟ مغز شما مجبور است آنقدر برای انجام این محاسبات ریاضی سخت کار کند که منابع و ظرفیت کافی برای دستور دادن به پاهای شما برای گام برداشتن باقی نمی ماند.

 

بیشتر فعالیت های معمول، تاثیر زیادی برروی توانایی ما برای کار کردن یا مطالعه ندارند. بیشتر ما می توانیم تکالیف خانه را هم زمان با گوش دادن به موسیقی انجام دهیم یا ممکن است هنگام غذا خوردن کاملا غرق در مطالعه شویم.

 

با این حال، برخی از عادت های روان شناختی، آنقدر منابع ذهنی ما را صرف خود می کنند که می توانند موجب کاهش ظرفیت های شناختی مغز ما شوند. تعداد اندکی از مردم از تاثیرات بسیار قابل توجه این عادت های روانی آگاه هستند، بنابراین شانس کمی برای خلاصی از آنها دارند، و این موضوع می تواند به شکلی جدی توانایی فرد را در به کار گیری تمام ظرفیت های ذهنی خود برای انجام کارها تحت تاثیر قرار می دهد.

 

پنج عادت روانی که توانایی تفکر شما را محدود می کنند

 

 

 

5 عادت روانی شایع که موجب اختلال در عملکردهای ذهنی می شوند

1- فکر کردن بیش از حد به مسایل منفی

اینکه در ذهن خود اتفاقات ناراحت کننده و نا امید کننده یا اضطراب آور را بارها و بارها مرور کنیم، بخصوص زمانی که به صورت عادت وار و مکرر این کار را انجام می دهیم، می تواند ذهن ما را مملو از افکار یا احساسات کند، و این افکار و احساسات میزان زیادی از منابع ذهنی ما را اشغال خواهند کرد. به علاوه ماندن برروی افکار منفی (که به عنوان نشخوار فکری نیز شناخته می شود) می تواند کارکردهای شناختی ما را نیز تحت تاثیر قرار داده و سلامت عاطفی و حتی جسمی ما را تهدید کند.

 

2- احساس گناه

همه ی ما گاهی اوقات احساس گناه را تجربه می کنیم. زمانی که مرتکب کار اشتباهی می شویم عذر خواهی می کنیم و برای رفع مشکل احساس گناه خود کاری انجام می دهیم. اما زمانی که برای احساس گناه کاری صورت نگیرد و این احساس گناه مداوما در ذهن تداعی می شود، می تواند به عاملی بسیار بزرگ برای حواس پرتی شناختی تبدیل شود که کارکرد های شناختی را با مشکل جدی روبرو می سازد. راه حل این مشکل دور کردن و فراموشی احساس گناه تا جای ممکن است.

 

3- شکایت وگلایه های بیهوده

بیشتر افراد بجای مطرح کردن مشکلات و ناراحتی های خود با کسانی که ممکن است بتوانند به آنها کمک کنند ترجیح می دهند ناراحتی های خود را با دوستان خود درمیان بگذارند. مشکل اینجاست که، هر بار که اقدام به گفتن این مشکلات می کنیم، بیشتر احساس ناراحتی و آزردگی و خشم می کنیم. خشم و ناامیدی میزان زیادی از توان پردازش مغز ما را به خود اختصاص می دهند و شکایت های بیهوده را تبدیل به عادت برای اتلاف توان مغز ما می کند.

 

4- پرداختن زیاد به احساس عدم پذیرش

طردشدگی و یا عدم پذیرش رنجی عاطفی را موجب می شود که تاثیر قابل توجهی بر روی  روحیه ما و همچنین کارکردهای شناختی ما دارد. بعلاوه می تواند موجب شود تا به انتقاد از خود بپردازیم، عادتی که موجب می شود به میزان بیشتر به عزت نفس خود صدمه وارد کرده، و باعث شویم تا ناراحتی های عاطفی ما برای مدت بیشتری ادامه پیدا کنند و در نتیجه توانایی های شناختی ما نیز بیشتر آسیب ببینند.

 

5- نگرانی

بسیاری از افراد نگرانی را مضر نمی دانند. ممکن است با لبخندی مصنوعی بگوییم”چیزی خاصی نیست، فقط کمی نگرانم”. اما نگرانی یک وضعیت روحی ناراحت کننده و ناخوش آیند را به وجود می آورد، و می تواند به شدت موجب حواس پرتی شود. زمانی که در باره ی موضوعی نگران هستیم، عامل نگرانی بر دیگر جریان های فکری ذهن ارجحیت پیدا می کند و آنها را از اولویت و کانون توجه ما خارج می سازد. خوشبجتانه، حل مشکل نگرانی (با فکر کردن و یافتن راه حل های احتمالی) در مقایسه با اضطراب ساده تر است.

 

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان - مرکز مشاوره ستاره ایرانیان : مرکز مشاوره خانواده - 5 عادت روانی شایع که موجب اختلال در عملکردهای ذهنی می شوند


اختلال اضطراب

اضطراب یک رویکرد معمولی می باشد که به افراد یاری می دهد تا بتوانند .

 

عوامل استرس زا در زندگی روزانه خود و همینطور شرایط های دشوار را از خود دور کنند.

 

وقتی که در زندگی اضطراب بدون منطق افزایش یابد یک اختلال به وجود می‌آید.

 

اختلال اضطراب یکی از بیماری‌های جدی محسوب می شود.اختلال اضطراب

 

این اختلالات زندگی اشخاص را  با داشتن اضطراب مخرب، ناامید شدن و ترس مختل می کنند.

 

برخلاف اضطراب خفیف که با پیامدهای دارای استرس مانند :

 

سخنرانی داشتن و داشتن یک مصاحبه شغلی به وجود می آیند.

 

اختلال اضطرابی دارای ضرر و دردسر می باشند و می توانند به صورت پیشرفته درآیند.

 

اختلالات اضطرابی می‌توانند معالجه شوند.بررسی‌هایی که در  معالجه های جدید شده است.

 

در رابطه با اشخاص مبتلا به اختلال اضطرابی یاری می دهند.

 

تا به تمرکز بپردازند و همینطور به یک زندگی دارای رضایت منجر شود.

 

مطالب و مقالات سایت ” مشاوره خانواده” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

 

درمان اختلال اضطراب

درمان اختلال اضطراب شامل:

 

داروها، رفتار درمانی و معالجه در ادراک،تکنیکهایی در رابطه با اعصاب.

 

تحولات در روش زندگی، ورزش کردن و معالجه های گیاهی برای اضطراب پیشنهاد می شود.

 

اختلال اضطرابی یک امری پیچیده محسوب می شود.اختلال اضطراب

 

و از ترکیب شدن  ژنتیکی،  برخوردی،  فضا و محیط  به وجود می آیند.

 

اختلال اضطرابی،  ترسهای  مخصوص و اختلال اضطراب عمومی را  ایجاد می کنند.

 

هر اختلال اضطرابی ویژگی های مخصوص به خود را دارا می باشد.

 

ولی آنها  همگی از روش مسئله طبیعی وحشت و ترس بدون منطق حاد با یکدیگر در حال ارتباط می باشند.

 

 

 

اختلال  اضطرابی اجتماعی

در مواد زیر فرد دچار ترس می باشد .

 

اشخاص با ترس داشتن از اجتماع 

داشتن استرس حاد

دارای ضرر از دیده شدن 

همینطور قضاوت شدن توسط اطرافیان 

در انجام کارها خود را حقیر و دستپاچه نشان می‌دهند.

این ترس امکان دارد آن قدر حاد باشد که با  محیط مدرسه و دیگر فعالیت هایی که در روز انجام می‌شود تداخل پیدا کند.

 

حتی اگر کارهای آنها زیاد و بدون داشتن مسئولیت باشد.اختلال اضطراب

 

آنها توانایی غلبه کردن بر ترس خود را ندارند.

 

 

اشخاص با ترس داشتن از اجتماع؛روزها و هفته های خود را قبل از به وجود آوردن یک وضعیت وحشتناک به نگرانی میگذرانند.

منبع: مشاوره خانواده | مشاوره تلفنی آنلاین حضوری | آدرس مشاور خانواده - اختلال اضطراب